علت دروغگویی در کودکان، ایراد از کیست؟

به صورت کلی وجدان و فطرت هر انسان باعث می‌شود متمایل به راستگو بودن باشد و به همین دلیل هر کسی علاقه مند است خودش راستگو باشد و همچنین سخنانی که می‌شنود نیز راست باشند اما دروغگویی انحرافی از این فطرت انسانی است که باعث می‌شود فرد از این ویژگی انسانی فاصله بگیرد. این انحراف در کودکان نیز دیده میشود و از چالش های بزرگ برای والدین است.

متاسفانه حتی فراهم کردن امکانات فراوان برای کودک و تلاش فراوان برای تربیت مناسب، و تشویق های مستمر برای راستگویی و نکوهش دروغگویی هم برای جلوگیری از رواج بیش از حد این انحراف بزرگ کافی نبوده و هنوز مشاهده میکنیم که بسیاری از خانواده ها با این که از هیچ تلاشی برای تقویت راست گویی در فرزند خود دریغ نکرده اند از این ایراد در کودک خود رنج میبرند.

زمانی که دروغگویی برای کودک به یک عادت تبدیل شود، تحت تاثیر قرار گرفتن دیگران از دروغ های او میتواند برایش بسیار لذت بخش هم باشد، در مورد دلیل این امر “ژان پیاژه” میگوید: “دروغ برای کودک یک نوع گریز و فرار از واقعیت است، اگر او خود را در اجتماع خانوادگی فرد باارزشی بداند و آزاد باشد، برای چه با دروغگویی به خانواده اش خییانت کند. کودک با سخت گیری های زیاد و با تنبیه شدن، از خانواده خود فاصله میگیرد و خود را از آنان جدا میداند زیرا میداند اگر راست بگوید کتک میخورد و تنبیه میشود، عواطف و احساسات مادر دوستی او لگدمال میشود و گاه ممکن است حتی برای تامین غذای روزانه ی خود به دزدی متوسل شود. محدود کردن و سلب آزادی از کودکان رفتار آنها را به تباهی و فساد میکشاند”.

علل دروغگویی در کودکان

یکی از ایرادات خانواده ها که باعث شکل گرفتن صفت دروغگویی در کودک میشود این است که اجازه ی راست گفتن به کودک داده نمیشود؛ مثلا وقتی که تلاش میشود که عقیده ی خاصی به کودک تحمیل شود و اجازه ی اظهار نظر به او داده نشود کودک می آموزد که گاها ابراز عقیده ی شخصی خودش باعث تنبیه میشود و بهتر است با پنهان کردن واقعیت و دروغ گویی جای آن تنبیه را با پاداش عوض کند، به این صورت ک رفتار های ساختگی از خود بروز دهد و برای این که مورد قبول اعضای خانواده قرار بگیرد شروع به تظاهر کند و ادامه پیدا کردن این رفتار ها در جامعه باعث میشود که عادت به دروغگویی در او شکل بگیرد.

نکته ای که والدین کودک همواره باید مد نظر داشته باشند این است که این ویژگی در صورتی که در همان کودکی رفع نشود به مرور زمان نه تنها خود به خود درست نمی‌شود که تاثیرات منفی آن همیشه در زندگی او دیده میشود پس نباید به عنوان مسئله ای کم اهمیت به آن نگاه کرد.

هر انسانی در زمینه های خوب و بد استعداد های ذاتی دارد ولی این استعداد ها با تربیت مناسب یا نامناسب می‌توانند در کودکی تا حدود زیادی تقویت یا تضعیف شوند یا حتی از بین بروند، روش صحیح تربیت فرزند تنها تمرکز روی برخی از این ویژگی ها نیس، بلکه برای پرورش کودک به بهترین شکل ممکن ابتدا باید تمام این استعداد ها شناخته شوند، سپس موارد مثبت آن تقویت شده و موارد منفی آن تا حد امکان کم شوند.

کودک از سن نزدیک چهار سال با دروغ با همان مفهومی که بزرگسالان در نظر دارند آشنا میشود و از این سن در صورتی که به درستی پرورش نیابد و محیط نامناسبی اطرافش باشد این ویژگی در او شکل گرفته و شروع به گسترش میکند تا جایی که به صورت بیماری نمود پیدا کند.

گاهی اوقات بیشتر از این که هدف کودک از دروغ گفتن فریب دادن دیگران باشد، این کار را به قصد پیشگیری از تنبیه والدین میکند، به عنوان مثال کودکی که کاری کرده که خودش از اشتباه بودن آن کار آگاه است، مثل دعوا کردن با دیگران که خود او از اشتباه بودن کارش اطلاع دارد اما سعی میکند ظاهر به هم ریخته ی خود را به گونه ای توجیه کند که از تنبیه شدن فرار کرده باشد. در مرود علل دروغگویی هم نظریات متعدد گفته شده که در مقالات همین سایت گفته شده و در مقالات بعدی نیز با موضوعات جدیدتر به آنها خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.

منبع : niniha

[ad_2]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده − هشت =

در خبرنامه مقالات ما عضو شوید

مارا در شبکه های اجتماعی دنبال کنید