اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان، تکنیک‌های رفتاردرمانی

اختلال نافرمانی مقابله‌ای، الگوی پایدار منفی کاری، نافرمانی، لجبازی، خصومت و سرکشی در برابر مراجع قدرت است. کودکان مبتلا به این اختلال معمولاً با بزرگ‌ترها جروبحث می‌کنند، از کوره در می‌روند و خشمگین و زودرنج هستند. این اختلال موجب بروز مشکلات عدیده در منزل، مدرسه و ارتباط با همسالان می‌گردد و در زمینه‌های شغلی و شخصیتی آثار منفی قابل‌توجهی بر فرد و اجتماع می‌گذارد.

باید به این اختلال شک کنند زیرا این رفتارهای مقابله‌جویانه معمولاً در برابر افراد بزرگسالی رخ می‌دهد که کودک یا نوجوان با آن‌ها آشناست؛ مانند والدین و در مواردی نیز معلمان و اولیای مدرسه.

گاهی هم این رفتارها فقط با والدین دیده می‌شود و در سایر موقعیت‌ها رفتار کودک یا نوجوان کاملاً موجه است، بنابراین ممکن است این کودکان در هنگام معاینه بالینی نشانه‌های اندکی بروز دهند یا اصلاً علامتی نشان ندهند پس دقت والدین و آگاهی آن‌ها در تشخیص اهمیت بالایی دارد.

این اختلال حداکثر تا اوایل نوجوانی با الگوی رفتاری مکرر منفی‌گرایانه خصومت و لجبازی در برابر مظاهر قدرت، مشخص می‌شود و دست کم باید ۶ ماه ادامه داشته باشد.

اختلال نافرمانی مقابله‌ای، اختلالی تدریجی و مزمن است که تقریباً همیشه در روابط بین فردی و عملکرد تحصیلی کودک تداخل می‌کند. این کودکان اغلب دوست و رفیقی ندارند و روابط انسانی برای آن‌ها رضایت‌بخش نیست. آن‌ها علیرغم هوش کافی، به دلیل عدم مشارکت و مقاومت در برابر توقعات خارجی و اصرار بر حل مشکلات به کمک دیگران، در مدرسه پیشرفتی ندارند و ممکن است مردود شوند. مشکلات یادشده موجب کاهش اعتمادبه‌نفس، تحمل کم برای ناکامی، خلق افسرده و حملات کج‌خلقی می‌شوند.

سبب‌شناسی

در جریان رشد کودک، رفتار مقابله‌جویانۀ طبیعی در ارتباط با کسب خودمختاری و ایجاد هویت در کودکان مشاهده می‌شود، که بین  ۱۸تا ۲۴ ماهگی به اوج خود می‌رسد. حالت غیرطبیعی زمانی رخ می‌دهد که این حالت به‌صورت نابهنجاری تداوم یابد و صاحبان قدرت واکنش افراطی نشان دهند.

روش‌های نادرست فرزند پروری والدین از عوامل اصلی بروز این اختلال می‌باشد. اگر والدین برای به کرسی نشاندن خواسته‌های خود از روش‌های افراطی استفاده کنند،کشمکش‌هایی پدید می‌آیند که زمینه را برای ابتلا به اختلال نافرمانی مقابله‌ای فراهم می‌سازد.

در اواخر کودکی ضربات محیطی، بیماری یا ناتوانی مزمن نظیر عقب‌ماندگی ذهنی، ممکن است موجب بروز رفتار مقابله‌جویانه به‌عنوان دفاعی در مقابل درماندگی، اضطراب و فقدان عزت‌نفس گردد.

درگیری‌ها و کشمکش‌های والدین، سوءمصرف مواد و آسیب‌های روانی والدین نظیر اختلال شخصیت ضداجتماعی در خانواده‌های این کودکان بیشتر از جمعیت کلی است. تکنیک‌های رفتاردرمانی مؤثر برای اختلال نافرمانی مقابله‌ای چیستند؟

قرارداد همبستگی

یکی از تکنیک‌های رفتاردرمانی برای درمان اختلال رفتاری کودکان استفاده از قرارداد همبستگی می‌باشد. قرارداد  همبستگی یعنی تنظیم قرارداد رفتاری روزانه برای مشخص کردن انتظارات رفتاری و وابسته‌های آن  (مثل جوایز و تنبیه‌ها) برای رفتارهای کودک. در این روش کودک هر روز به ازای هر رفتار مثبت ، پاداش و برای رفتار منفی، تنبیهی ملایم دریافت خواهد کرد.

گام اول : مشخص کردن انتظارات رفتاری 

در این مرحله والدین باید انتظارات خود را از کودک به صورت واضح و شفاف مشخص کنند و باید اطمینان حاصل شود که کودک آن‌ها را کاملاً متوجه شده است.

برای مثال اگر والدین بگویند که “هر چیزی که می‌گویم باید گوش کنی” این جمله بسیار مبهم و کلی است. پس می‌بایست به این صورت عنوان شود که “من از تو می‌خواهم که فقط با یک‌بار درخواست تکالیفت را انجام دهی”.

نکتۀ حائز اهمیت دیگر در این زمینه این است که سطح توقعات والدین نباید بیش از توان کودک باشد . نباید فراموش شود که هدف رفتاردرمانی شکل‌دهی رفتار مطلوب است پس نباید از ابتدا از کودک بیش از توان او انتظار داشت.

گام دوم: تعیین اینکه چگونه رفتارهای هدف اندازه‌گیری خواهد شد

والدین و یا درمانگر باید مدرک عینی از وقوع رفتارهای هدف داشته باشند . به عبارت دیگر باید قادر به ثابت کردن وقوع با عدم وقوع رفتارهای هدف داشته باشند.به طوری که تعهدات به طور صحیح قابل اجرا باشند.

گام سوم: تعیین زمانی که رفتار باید اجرا شوند

هر قرارداد باید چهارچوب زمانی داشته باشد تا در آن زمانی که رفتار باید رخ دهد(یا رخ ندهد)به‌منظور اجرای تعهدات اجرا شود به‌منظور اجرای تعهدات مشخص شود.

گام چهارم: مشخص کردن امتیازات به دست آوردنی یا از دست دادنی متناسب با رفتار کودک

این مرحله شامل ساختن منو پاداش می‌باشد. از خود کودک پرسیده شود که می‌خواهد چه پاداشی بگیرد و چه انتظاراتی از والدین دارد در این جا امتیازهایی که کودک می‌تواند به دست آورد یا ممکن است از دست بدهد باید مشخص شود.

بهتر است با شرکت دادن کودک در تدوین قرارداد وابستگی  این احساس را در او ایجاد کرد که قرارداد وابستگی قراردادی دو جانبه می باشد و این قرارداد را والدین و کودک همراه هم انجام می‌دهند.در این صورت کودک همکاری بیشتری با والدین خود خواهد داشت.

گام پنجم: به انجام رساندن قرار داد

در این مرحله انتظارات رفتاری و امتیازاتی که در قبال آن کسب خواهد شد و یا از دست خواهد رفت باید مشخص شود. ایدۀ اصلی این است که کارهای کوچک امتیازهای کوچک و کارهای بزرگ امتیازهای بزرگ در پی داشته باشد.

می‌توان در این مرحله از اقتصاد ژتونی استفاده کرد. در این روش ژتون‌ها می‌توانند انواع وسایل کوچک و متفاوتی مانند مهره ، دگمه،  ستاره و .. باشد. به این معنا که برای رفتارهای مطلوب کوچک‌تر تعداد کمتری ژتون و برای رفتارهای مطلوب بزرگ‌تر تعداد بیشتری ژتون در نظر گرفته شود. حال می‌توان برای ژتون‌ها قرارداد گذاشت . برای مثال با سه ژتون کودک می‌تواند برنامۀ تلویزیونی مورد علاقه‌اش را ببیند و با شش ژتون به سینما برود.

تکنیک توقف موقت بازی

توقف موقت، تکنیکی است که والدین و معلمان در واکنش به رفتارهای ناپسند کودکان از آن استفاده می‌کنند. این تکنیک شامل دور کردن کودک از محیط و فعالیت‌ها، هنگامی است که رفتار نامناسب و ناپسندی انجام می‌دهد، و قرار دادن او در مکانی خاص‌ به مدت زمانی مشخص است تا ساکت باشد و به رفتار خود بیندیشد. توقف موقت بازی، تکنیکی انضباطی است که در آن از تنبیه جسمانی استفاده‌ نمی‌شود.

آموزش آرمیدگی به کودک

آموزش آرمیدگی یک مداخلۀ روانی- فیزیولوژیکی است و شامل عملکرد مغز و بدن می‌باشد و در حقیقت بر آرام شدن ذهن بر اثر آرام شدن بدن تأکید دارد.

یادگیری کاهش تنش عضلانی در طی آرام‌سازی عضلانی اولین قدم به شمار می‌رود . این امر به وسیله تعدادی از راه‌ها محقق می‌گردد.

۱-تنفس عمیق: 

از طریق آموزش  و الگودهی باید به کودک خود نشان داد که چگونه تنفس عمیق را تمرین کند. روش اصلی دم عمیق و سپس بازدم عمیق به آهستگی می‌باشد.

۲ – تجسم ( تصویرسازی) : 

از کودک خاسته شود که یک صحنه بسیار آرامش‌بخش را در ذهن خویش مجسم سازد مثلاً او ممکن است برای خودش شناور بودن در روی یک تخته چوبی را در یک دریاچه مجسم نماید .کودک تجسم غوطه‌ور شدن را در دریاچه ادامه می‌دهد . همراه با موج‌ها و بالا و پایین می‌رود ، خورشید در حال غروب کردن است و مناظری از این قبیل .

۳- تکنیک رباط و عروسک کهنه :

یک تکنیک آرمیدگی به شیوه انقباض و رهاسازی عضلانی می‌باشد که برای کودکان کم سن و سال کارایی دارد (سن ۱۰ سال و کمتر از آن ) . ابتدا از کودک خاسته شود که ماهیچه‌های بدنش را سفت بگیرد و خودش را به شکل یک رباط مجسم کند و این تنش به مدت ۱۵ ثانیه نگه دارد سپس از او خواسته شود که تمام تنش‌هایش را رها ساخته و تصور کند که یک عروسک کهنه است که تمام ماهیچه‌های او شل هستند . این حالت را نیز باید به مدت ۱۵ ثانیه حفظ کند. از او خواسته شود که تمرین تکنیک رباط / عروسک کهنه را تا زمانی که چگونگی دست‌یابی به آرامش عضلانی را فرا گیرد ادامه دهد.

منبع : niniha

[ad_2]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × 5 =

در خبرنامه مقالات ما عضو شوید

مارا در شبکه های اجتماعی دنبال کنید